جلسه برای واحد بین الملل و یادت که .

جمعه 15 بهمن 1395 :: نویسنده : محمد طاهری

للباقی

 چند روزی بود به یکی از رفقا سپرده بودیم تا جلسه ای با وحید جلیلی هماهنگ کند. سر همان قضیه جبهه واحد؛ جبهه واحد را می خواهیم در اتحادیه تحت عنوان کمیته امور بین الملل بیاوریمش. کلی هم این چند روز روی آن با بچه های شورای عمومی و مرکزی اتحادیه صحبت کردیم و همه موافق بودند. کاری بسیار مهم و البته بزرگ. جلسه وحید جلیلی قرار بود شهرداری باشد و محل کارش، اما افتاد در نمایشگاه دائمی"مشهد دوست داشتنی"! داشتند یک نمایشگاه موقت انقلاب کار می کردند؛ خیلی کار بزرگ و قشنگی بود؛ هنوز افتتاح نشده بود و مشغول کار بودند. جلسه در دفتر کار نمایشگاه بود؛ کف میدان!! با لباس خاکی!! بحث مان دو ساعتی طول کشید. صحبت و ایده های خیلی خوبی داشت. پنج صفحه ای از صحبت هایش نوشتم. پر ایده های نو و مهم و جریان ساز. او هم دلش خون بود که جنبش دانشجویی هیچ رسالت جهانی برای خودش قائل نیست؛ می گفت ده سال است دارم می گویم اما کسی از دانشجویان گوش نمی دهد. لینک های خیلی خوبی داد. جالب بود برایم عده ای از بچه های ارزشی رفته باشند اکوادور برای زندگی که تا چند سال آینده، آمریکای لاتین، انقلاب اسلامی ای داشته باشد! یا کارهای چاوز و ارتباط نزدیک آقایان و . . کارگردانان و نویسنده های بین المللی ضداستکباری مطرحی را معرفی کرد که باید رفت دنبالش. جلسه مفیدی بود و یک مقدمه خوب برای واحد بین الملل. اما حقیقت ماجرا این ست در فضاهایی که ت آن هم از نوع ت کاریش، اولویت داشته باشد بحث از نگاه های کلان کار سختی ست و باید محکم بجنگی. البته دور بودن از پایتخت هم مزید بر سختی ست. با مترو مشهد برگشتیم. باید اساسنامه واحد بین الملل را می نوشتم؛ از طرفی باید بچه ها را هماهنگ می کردیم برای تشکیل شورای راهبردی از شورای عمومی تا شورای مرکزی اتحادیه. تازه هماهنگی های سفر فردا از جمله خرید و . هم مانده بود. همه این ها یک طرف، دخانچی هم برنامه اش هر چه کردیم نشد برای دوشنبه هفته بعد؛ تا بلیط گرفتن پیش رفته بودیم اما تهیه کننده جیوگی قبول نکرده بود که دوشنبه شب، استودیو را لغو کنند. میان این همه مشغله و کارها همچنان از ماجرای دیشب ناراحت بودم. از بعضی ها توقع آدم خیلی بیشتر ست؛ می دانم که دل نازک شده ام! که البته ناراحتی حل شد تا حدی! شب هم جلسه شورای عمومی بود. به شدت از نحوه اداره کردن جلسه شورا گله داشتم و همه بزدگواران شورا هم قبول داشتند این روالی که از گذشته بوده و بچه ها ایده و نظرشان را بدهند و بدون این که روی آن ها بحث کنیم، دبیر اتحادیه بیاید یکی یکی پاسخ بدهد این نه می تواند شورای عمومی را از این بی خاصیتی دربیارد و برعکس خودش دلیل این بی خاصیتی شده؛ در حالی که شورای عمومی داریم نه مجمع عمومی؛ و می بایست همه ایده ها به شور گذاشته شود. چند بحث جدی دیگری هم در جلسه مطرح شد که مجبور شدم جواب بعضی منیت ها را محکم بدهم؛ هرچند بعد از جلسه آمدند و عذرخواهی کردند تلویحا! شب یکی از دفاتر خواست تا در مورد آزاداندیشی با بچه هاشان جلسه بگذاریم که این هم تا ساعت یک شب حدودا طول کشید. حدود ساعت دو رفتم که بخوابم. برف لطیفی شروع به باریدن کرده بود؛ مانده بودم بروم حرم با این خستگی یا نه؛ ترجیح دادم استراحت کنم و فردا بروم.

 از این ها بگذریم یک نکته را باید بگویم تا سبک شوم. بی آنکه شاید نداند اما درین روزها که تنها 3-4 ساعت وقت استراحت ست و باقیش همه اش در حال کار و بحث هستم یک لحظه هم یادش از یادم جدا نشده. کاش می دانست . .

روز هفتم/وحید جلیلی/شورای راهبردی/واحد بین الملل/شورای عمومی/توقع/یادش

 للحق 

به احترام سرزانوهای شماره 25 تیم ملی

سالگرد آقا محمدامین رحمانی عزیز

آدم هایی که خودشان هستند

هم ,جلسه ,شورای ,های ,ها ,عمومی ,بین الملل ,شورای عمومی ,واحد بین ,وحید جلیلی ,برای واحد

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پارکت ایستگاه برنامه نویسی فایل های خفن و تووووووووووپ! دانشمندان ناب اقیانوس طلایی ~طلبه آینده~ نارنگی ارگانیک مروارید طب پارسیان فقط جهت برداشتن دنبال کردن کسب بیت کوین رایگان باسایت freebitco